Web Analytics Made Easy - Statcounter

«هنر خوب زندگی کردن»

نویسنده: رولف دوبلی

ترجمه: عادل فردوسی پور، بهزاد توکلی و علی شهروز

ناشر: چشمه، چاپ اول تا پنجم بهار 1397

249 صفحه، 30000 تومان

 

****

 

سالهاست هرگاه نام عادل فردوسی پور را که می‌شنویم بی اختیار یاد ورزش پرطرفدار فوتبال و برنامه پرمخاطب نود می‌افتیم. شهرت او در این حوزه تا اندازه ای هست که هر فعالیت دیگر او را تحت الشعاع قرار دهد، حتی اگر در حوزه فرهنگی‎تری همانند کتاب باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید فردوسی پور در حوزه رسانه‌های ورزشی شهرت بدست آورده اما بی‌گمان در حوزه فرهنگ و کتاب به دنبال موجه ساختن آن با اتکا به اعتبار و وجهه فرهنگی است. برخلاف برخی که موافق حضور چنین چهره هایی در حوزه کتاب نیستند، باید گفت در سال و زمانه و سرزمینی که درصد مطالعه این قدر پایین است، به هر شیوه ای که بتوان مطالعه را ترویج کرد، ارزشمند است. فکر کنید درصد پایینی از طرفداران پرشمار فردوسی پور، نسبت به فعالیت های او در حوزه کتاب کنجکاوی بخرج دهند،  با کمک همین درصد پایین هم تجدید چاپ این کتاب در همان ماه اول خیلی غیره منتطره نخواهد بود. حال شما فرض کنید خود این کتاب هم از ویژگی های جذاب و مخاطب پسند برخوردار باشد، آن وقت موفقیت کتاب چند جانبه خواهد شد.

 

این همان ویژگی هایی است که کتاب «هنر خوب زندگی کردن» با ترجمه عادل فردوسی پور که  به همت نشر چشمه به بازار آمده، از آن برخوردار است و همانند دیگر ترجمه های عادل فردوسی پور،  در کوتاهترین زمان چند نوبت تجدید چاپ شده است. با توجه به آنچه گفتیم شکی نیست که یکی از اصلی ترین دلایل جلب توجه این کتاب به دلیل نام آشنا و تاثیر گذار مترجم آن است اما نباید از محتوای همه پسند و زبان  روان آن غافل شد که در آن ایده های بسیار جالب و متفاوتی در رابطه با کیفیت زندگی ارائه شده است.در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» در واقع با مجموعه ای از روش‌های علمی و کاربردی برای بهبود شرایط زندگی روبرو هستیم و راهکارهایی که در این اثر در اختیار ماست حاصل سالها کار تحقیق و بررسی بر روی مطالب در حوزه های مختلف روانشناسی، فلسفه ، علوم اقتصاد، ریاضی و تجارت است.

 

در مقدمه کتاب آمده است : «در این کتاب با  جعبه ای شگفت انگیز از ابزارهای ذهنی آشنا می‌شوید با بهره گیری از این ابزار های هوشمند، بسیاری از انگاره های ذهنی شما دگرگون می‌شود اگرچه آشنایی با این جعبه ابزار به تنهایی تجربه ی یک زندگی خوب را تضمین نمی‌دهد ، دست کم کمک می‌کند تا در زندگی عملکرد بهتری داشته باشیم.»

 

رولف دوبلی نویسنده کتاب، رمان‌نویسی سوئیسی است که دانش آموخته اقتصاد تا مدرک دکتراست که با نوشتن کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» به شهرت بالایی دست یافت، کتابی که در ایران نیز با استقبال بسیار روبه رو شد به خصوص که آن را نیز عادل فردوسی پور ترجمه کرده بود و  شهرت او باعث جلب توجه مخاطب  و شدت گرفتن اقبال نسبت به این کتاب خواندنی شده بود. اینبار رولف دوبلی «هنر خوب زندگی کردن» را به رشته تحریر در آورده و علاقمندان چنین آثاری به ویژه خوانندگان «هنر شفاف اندیشیدن» می توانند امیدوار باشند کتابی را در همان سبک و سیاق و برخوردار از راهکار ها و جنبه های کاربردی برای بهتر زندگی کردن پیش روی خود دارند.  این کتاب  52 راهکار جالب را برای زندگی بهتر پیش روی خواننده قرارمی‌دهد. مضمون کتاب از عنوان آن به روشنی قابل درک است که در واقع خواننده با خواندن این اثر یاد می‌گیرد که چگونه در موقعیت‌های مختلف زندگی  از پس پیچ و خم‌ها و دشواری‌های آن، با استفاده از شیوه های متفاوت موفق بیرون آیند.

 

اما ابزارهایی (یا میانبرهایی ) که رولف دوبلی در این کتاب به خواننده معرفی می کند تا به مدد آنها از پس دشواری‌ها و پیشامد آنها برآیند چه چیزهایی را شامل می شوند، او در پیشگفتار کتاب می نویسد: «سالهاست که این ابزارها را در زندگی روزمره ام به کار گرفته ام و در غلبه بر چالش های بسیاری از بزرگ تا کوچک، آنها به کمک من آمده اند. از آنجا که زندگی من تقریبا از هر نظر بهتر شده است (ریختن مویم و به وجود آمدن چین و چروک روی صورتم چیزی از احساس خوشبختی من کم نمی کند.) و می توانم با وجدانی آسوده به شما توصیه کنم: این پنجاه و دو ابزار ذهنی شاید رسیدن به زندگی را تضمین نکند، اما این فرصت را به شما می دهد تا برای رسیدن در آن مبارزه کنید.»

 

حسابداری ذهنی، هنر ظریف اصلاح، میثاق، تفکر جبعه سیاهی، راز پافشاری،  توهم تمرکز، توهم"پایان تاریخ"، خطای "مرگ خوب"، لذت گرایی و خوشبختی، عملیات آرامش فکری،تله تغصب، تفریق ذهنی، پادر کفش دیگران، دوست شدن با آدم های عجیب و غریب، حسادت، توهم تغییر دنیا، سفسطه‌ی "جهان عادل"، در ستایش تواضع و ... برخی از عناوین فصلهای این کتاب را تشکیل می دهند.

 

زندگی کردن الگوی شخصی و از پیش تعیین شده ای ندارد و هر کس آن را به گونه ای تجربه می کند اما اغلب آدمها در دورانهای مختلفی از زندگی با موقعیت های مشترکی را روبرو می شوند که نوع نگاه و برخورد آنهاست که می تواند به زندگی شان معنای متفاوتی ببخشند. در اختیار داشتنه تا کتابی که راهکارهایی را برای زندگی بهتر پیشنهاد می کند قطعا می تواند کمک بسیار زیادی برای تغییر و اصلاح ذهنیت‌های غلط باشد.

 

 کتاب با طرح این نکته آغاز می‌شود که  چطور ما می توانیم باخت ها را تبدیل به برد کنیم؟ و به این می پردازد که ما ناگریز هستیم زندگی مان را تغییر دهیم و در راستای داشتن یک زندگی خوب باید تفسیری متفاوت از وقایع را برای خود ترسیم کنیم و تعبیر جدیدی از آن داشته باشیم. قطعا هیچکس قادر به تغییر دنیای اطراف خود نیست و نمی تواند زندگی آینده را انگونه که میخواهد برای خود ترسیم کند. اما آنچه ما توانایی آنرا داریم تغییر ساخت دنیای درونی مان است و خواندن این کتاب در کمک به تغییر در نگرش ما به زندگی کمک بسیاری می کند.

بی تردید همین نکته عصاره اصلی کتاب را تشکیل می دهد، اینکه ما در طول زندگی نیازمند تغییراتی برای بهبود و تبدیل باخت هایمان به برد هستیم، این مسئله در موقعیت مختلفی می تواند پیش روی ما قرار بگیرد، حالا به کمک این کتاب  که فردوسی پور و همکارانش به فارسی برگردانده اند، پنجاه دو راهکار و یا میانبر برای برد در موقعیت هایی که در هر زندگی می تواند پیش بیاید به ما ارائه شده که به خواندنش می ارزد.


*کارشناسی علوم ارتباطات ( شاخه روزنامه نگاری)

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۵۳۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شده‌ای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، می‌شناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتاب‌های متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی می‌توان این کتاب‌ها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه می‌خوانیم:

خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی می‌تواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟

ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوان‌ها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیت‌ها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانم‌هایی که مشکلات و مسائل زندگی‌ شان تقریباً شبیه آنها است، کمک می‌کند. کلاً قصه گویی ما ایرانی‌ها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئله‌ای پیش‌آمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم می‌توانی همان راه را بروی و موفق شوی.

الگویی برای زنان امروز

 زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمی‌داند که دقیقاً از خودش چه می‌خواهد. دلش می‌خواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش می‌خواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش می‌خواهد یک مانکن باشد ... نمی‌داند چه می‌خواهد و به همین دلیل هر دری را می‌زند تا ببیند کدام یک از این جنبه‌ها می‌تواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آن‌ها از این جهت که این راه را نشان می‌دهد و الگویی می‌شود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.

کیفیت کتاب‌های منتشر شده در این زمینه چگونه است؟

 آن چنان نیست که انتظار می‌رود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژه‌ها و زندگی‌هایی که بازتاب داده می‌شود، کتاب‌ها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش می‌روند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق می‌کنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقت‌هایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتاب‌های این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانواده‌ها باعث می‌شود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش می‌خواهد بنویسد همین منجر می‌شود به کتاب‌سازی.

حجم کار زیاد است و همه دلشان می‌خواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کرده‌اند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همین‌ها دست به دست هم می‌دهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.

ضربه به ادبیات پایداری و کتاب‌هایی که طعم و نمک ندارند

این کتاب سازی‌ها چه آسیبی می‌زنند و در مقابل چه کار باید کرد؟

 دلم می‌خواهد به نهادها و ارگان‌های مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزه‌ی ادبیات و بحث‌های رسانه‌ای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌هایی خوردیم که دلشان می‌خواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتاب‌ها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتاب‌ها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب می‌زنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رسته‌های نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیه‌ی نهاد‌ها و ارگان‌ها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...

این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بی‌روح هستند و طعم و نمک ندارند.

نظرتان درباره جایزه‌ها چیست؟

جایزه‌ها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسنده‌هاست اما عملاً جایزه‌ها برای کتاب‌های سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب می‌نویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ می‌کنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!

این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسنده‌هایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمی‌گیرد.

اعتبار جوایز به آثاری است که بر می‌گزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشته‌اند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح می‌دهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.

یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگان‌ها هیچ نیازی نیست؟

این حمایت‌ها و احساس تکلیف‌های نادرست باعث شده ما با لشکری از آدم‌ها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بی‌در و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا می‌سوزد و احساس می‌کنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمی‌شناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر می‌کنند نویسنده شده‌اند. نویسنده‌ای که رمان نخوانده و ادبیات و سبک‌ها و اصلاً جریانات ادبی را نمی‌شناسد، چطور می‌تواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟

قلم‌هایی که نیاز به رشد دارند

این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمی‌شود. اما این اتفاق دارد می‌افتد و کرور کرور از این مدل آدم‌ها می‌آیند و کتاب می‌نویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح می‌شوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمی‌شود. این درد هم دامن‌گیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسنده‌ها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمان‌های خوانده شده‌شان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!

طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه می‌کنند نباید منتظر کتاب‌های مانا و تأثیر گذار باشیم.

مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتاب‌های ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتاب‌ها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟

این را باید از کارگردان‌ها و سینماگران و تهیه کننده‌ها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و می‌توانند سرمایه‌شان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلم‌هایی که ساخته‌ می‌شود استقبال می‌کنند.

چه طور می‌توان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟

سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمی‌داند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهم‌تر است. کتاب‌های خوب دفاع مقدس کارهای آماده‌ای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنه‌های نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتاب‌ها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژه‌ها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخش‌اش شاید بحث همین رسانه‌ها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکرده‌اند تا گفت‌وگویی بین نویسنده و فیلمنامه‌نویس یا تهیه‌کننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیه‌کننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفت‌وگویی بین این دو گروه برقرار نمی‌شود.

به هر حال برای بسیاری از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتاب‌های دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان می‌توانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلم‌های خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگ‌های خلاقانه و با صحنه پردازی‌های فکر شده توانسته‌اند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • (ویدئو) نظر جالب مدیر سابق شبکه سه درباره عادل فردوسی‌پور و علی فروغی
  • سهم سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • سهم انجمن سینمای جوانان ایران و سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • چه کتاب‌هایی را به نوجوانان پیشنهاد بدهیم؟
  • (عکس) کنایه تند بازیگر تلویزیون به میثاقی با اسم بردن از عادل فردوسی‌پور
  • کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند
  • عادل فردوسی‌پور پس از چند سال در صداوسیما
  • ببینید | فوری؛ بازگشت عادل فردوسی‌پور به صداوسیما پس از چند سال
  • عادل فردوسی‌پور به صدا و سیما بازگشت / مراسم یادبود مسعود اسکویی در مسجد بلال
  • حضور عادل فردوسی پور در مراسم ختم مسعود اسکویی + فیلم